بهترين دوستم خودم!
قشگنه نه؟در روز كربلا 72 تن جونشونو رايگان به مشتريان ميدهند ولي بازم مشتريان پايشان گران تمام ميشود، ميبيني چقدر شهادت قشنگه همه دوست داشتن زودتر از بقيه شهيد بشن و كي ميتونه داغ امام حسين رو درك كنه كه آخر از همه شهيد شد و بدترش خواهر بزگوارش زينب خاتون اگه كربلا نبود اسلام نبود دوست دارم مثل ذاكر براي اهل بيت داد بزنم و بميرم هيف كه نميشه. . . و يه تيكه از روضه ذاكر كه ميگه: من حسينم كه جهان باله و حيران من است/ابرو باد و خورشيد به فرمان من است جد من احمد مختار وشيعه نسب است/پدرم حيدر كرار امير عرب است مادرم فاطمه خود خلقت خود را سبب است/من حسينم و ضربان دلم يا زهراست نقس در و ديوار و منزلم يا زهــــــــــــراست/هر دو عالم يك طرف يك موي زينب يك طرف ... روحت شاد ذاكر يادمه قبرت قم 200متري حرم معصومه(عليه السلام)بود رنگ قبرت سفيد ايول نبودم اينجا نبودم،دلم براي خونه خيلي تنگ شده بود،براي موتورم،مادرم،اصفهان،دوستاي خوب و بدم،براي پيرن مشكي و حسين حسين شنيدن، معالجم كردن متاسفانه:( و اولين حرفي كه زدم "نــــــــــه"بود ولي سكوت رو چون تجربه كردم دوست دارم،ديگه حال حرف زدن وو اينا اصلا ندارم. . . راستي خواهشا دوستاي مجازي من،هميشه بخاطر كسي ناراحت بشيد كه ارزش داشته باشه نه من اينم رپريه كه فقط حرفاي اينو قبول دارم بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرام به عشق‌های قدیمی و کینه‌های نو / به جیب‌های خالی یا سینه‌های پُر به چی اعتقاد داری؟ به قطره‌های بارون؟ / یا شاید حتی به سکوت لحظه‌های آروم به خنده‌های یه بچه‌ی کوچیک / یا به گریه‌های یه مرد توی خنده‌ی روتین به زندگی خوب توی لحظه‌های الآن / یا به کشتن مردم توی غزه یا که عراق به هوس‌های کثیف یا نصیحت پیرا / به شعارهای سفید یا حقیقت سیاه به چی اعتقاد داری؟ به نوح یا که مسیح؟ / به علی حسن حسین یا 9تای بعدی به قناری تو قفس یا کلاغای آزاد / به خوندن درس یا پول توی بازار ها؟ یه چیزی بوده توی ماها / از بچگی یه چیزی مونده تو نگاها یه چیزی که دستُ پای مارو بسته / اون سنّتِ که هنوز روبه‌روی ماهاست تو رو به هرچی اعتقاد داری / تو رو به هرکی که بهش اعتماد داری قسم، ناراحت نشو ازم / فقط، آزاد باش، مهم نیست که به چی اعتقاد داری خوشی واسه من قدر یه بیت آزادی بود / یه کمربند زیر شکم یه بازاری بود که روشن کرد منُ این‌بار / که این زندگی دستای چرکی منُ می‌خواد یعنی پول... من بهش اعتقاد دارم / پس تو این دنیا نگو بهم اشتباست کارم
مهم‌ترین چیز واسم زنده بودنِ / نمی‌تونم همش منتظر اتفاق باشم کلّ دوران مدرسه همش امتحان دادم / ازم خواستن مثل بقیه با انضباط باشم ولی من هیچ‌وقت مثل همه نبودمُ / حال نمی‌کنم که هم‌رنگ اجتماع باشم به چی اعتقاد داری؟ به من؟ / بگو به قلمم اعتماد داری که من حرف بزنم از هر چیزی که هست، حتماً نداره صرف واست / که گوش کنم به صدای قلبم نه منتظر اجازم واسه حرفم / نه منتظر چراغ سبز واسه‌ی حرکت چون من اعتقاد دارم، به کارم / پس اعتقاد داره بهم هرکی منو درک کرد مهم نیست که به چی اعتقاد داری / مهم نیست که به کی اعتماد داری یا با فکر باز بساز زندگیتُ / یا دهنتُ ببندُ زندگی کن منتظر نباش که مرگِ تو کی میاد / آزاد باش مثل من، مثل خیلیا حتی اگه کسی سمتِ تو نمیاد / آزاد باش مثل من، مثل خیلیا
به چی اعتقاد داری؟ به عشق یا نفرت؟ / به چی اعتقاد داری؟ به علم یا ثروت؟
Bahram _ Be Chi Eteghad Dari
برچسب‌ها: هي
| MisS-A |
